سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز و خنده ، جوک ، حکایت

جوک ها و طنز

سلام. مطلب جدید را بخوانید همراه جوکهای جدید. نر یادتون نره:

نویسنده : سعید آرین

جوک

1-      یه بار سعید آرین برف پاک کن ماشینشو روشن می کنه هیپتونیزم می شه!!!

2-      یه بار جاسم صابون عروس می خره به بدنش میزنه و کل می کشه.

3-      چوپان دروغگو می ره اون دنیا می گه من دهقان فداکارم!

4-      یک بار بیماری نزد روانشناس رفت و گفت آقای دکتر من هر وقت می خوابم ، خواب یک غول سه شاخ می بینم.روانشاس گفت : بیماری شما قابل درمان است ولی باید قبل از آن صدهزار تومان هزینه درمان بپردازید. بیمار گفت : نه آقای دکتر نیازی نیست یه جوری با غوله می سازم!

5-      مریض : آقای دکتر مشکل من اینه که هیچ کس منو تحویل نمی گیره. دکتر : نفر بعد !!!

6-       مردی در هوای سرد، اسبی را دید که از بینی اش بخار بیرون می آمد. با خود گفت: فهمیدم، پس اسب بخار که می گویند همین است!

7-      یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!!

8-      اولی: من تصمیم گرفته ام بعد از این، فقط غذاهای گیاهی بخورم.
دومی: لابد با مشورت دکتر تصمیم گرفته ای؟
اولی: نه، با مشورت قصاب محل، چون او دیگر حاضر نیست به من نسیه بفروشد.

9-      درباره ی گل از یه تبریزی می پرسن. می گه : درباره گل همین بس که خدا می فرماید گل هو الله احد!

 

حکایت

 

کافری بر عده ای از مسلمانان گذشت دید همه در حال نمازند. درباره حکمت نماز پرسید. سپس به خانه رفت و نماز خواند. پس از آن دید همه چهارپایانش را گرگ تلف کرده است. او هم سوار الاغش شد. اما دید الاغش رم کرده. گفت : الاغ احمق حرکت می کنی یا دو رکعت نماز هم برای تو بخونم؟

 

و اما افغانستات!

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست درس جغرافیا را همراه  تک تک کشورها و رودها و پایتخت و ویژگی هایشان حفظ کنند. یکی از دانش آموزان خواست زرنگی کند تنها درباره افغانستان خواند. روز بعد معلم از قضا این طور از او پرسید:

معلم : درباره افغانستان بگو.

دانش آموز : افغانستات پایتختش کابل است. زبان مردمش فارسی دری و پشتو است و...

معلم : خیلی خب کافیه حالا درباره ایران بگو.

دانش آموز : ایران با افغانستان مرز مشترک دارد . و اما افغانستان . پایتختش کابل است و ...

معلم : کافیه. نمی خواد بگی. درباره کانادا بگو.

دانش آموز : کانادا با افغانستان هیچ مرز مشترکی ندارد. و اما افغانستان... زبان مردمش فارسی است و ...

تشکر

امیدوارم لذت برده باشید. ممنون و منتظر نظراتتون هستم.